زندگی با طعم بهشت - نماز خوندن متاهلی!
طعم نماز خوندن وقتی به همسرت اقتدا میکنی چقدررررررررر خوشمزه تره!!!
ینی اگه بخوام فرقشو بگم میتونم چندتا مثال ملموس بزنم:
تنها نماز خوندن = پیاده روی مثل یک انسان آزاد و رها در یک ویلای جنگلی
نماز خوندن با اقتدا کردن به همسری که تمام عشق و زندگی توئه = حسی آمیخته از:
1-پیاده روی در یک جنگل زیبا در حالیکه نسیم ملایمی می وزه و آفتاب دلپذیری بالای سرت میتابه (که نه خیلی گرمه نه خیلی سرد) و صدای دلنشین پرنده ها از همه جا به گوش میرسه و شنواییتو نوازش میده، و عطر گل های وحشی شامه ت رو مست میکنه!
و
2-بالای قله ی کوه ایستادن، نظاره گر صحنه ی طلوع با شکوه خورشید بودن
و
3-پرواززززززززز تا اووووووج آسمون... رد شدن از رنگین کمون، شیرجه رفتن تو ابر! وووووی ی ی ی!
و
4-خوردن شکلات داغ غ غ غ غ از اونا که دایی سعید میگف!!!(نه مایعه نه جامد) در هنگام باریدن بارون، وقتی پشت پنجره نشستی و صدای برخورد قطره های بارون رو با پنجره میشنوی!
و
5-نشستن شبانگاهی کنار آتیش توی هوای سررررررد توی ویلا، صدای جرق جرق هیزم ها توی آتیش، درست کردن و خوردن سیب زمینی کبابی تو ذغال ها..... چایی دودی...
و خیلی حس های قشنگ دیگه که نمیتونم توصیفشون کنم!
حالا شما قضاوت کنید!
نماز خوندن تنهایی، یا با اقتدا به همسری؟!!!
- ۹۲/۱۰/۰۸